جشن هسته ای
خب به سلامتی جشن هسته ای رو که حتماً دیدین! کاری ندارم که اصلاً برگزاری همچین مراسم و "جشن"هایی واسه اینجور موارد، اصلاً تا چه حد تو دنیا مرسوم و متداول هستش. فقط می خوام به عنوان یه بیننده عادی، بخشی از دیده هام رو بگم
- اولین چیزی که مشخص بود، بی نظمی همیشگی ایرانی بود. قرار بود مراسم، راس ساعت 1530 به وقت ایران (1200 به وقت گرینیچ) شروع بشه؛ که خب طبق معمول، حداقل 10-15 دقیقه تاخیر داشت! اونم مراسمی که تا این حد برای سیستم اهمیت داشت و روسای قوای سه گانه و سفرا و خبرنگارای داخلی و خارجی حاضر بودن و خبرگزاری های خارجی هم داشتن بصورت زنده اون رو پوشش می دادن
- آقای نظام اسلامی پشت میکروفن قرار می گیره و انواع و اقسام تپق ها رو ردیف می کنه؛ از اون جمله، بکاربردن کلمه "میهمانیان" به جای "میهمانان"
- آقای آقازاده میاد پشت تریبون. بگذریم از اینکه صدای مناسبی برای سخنرانی نداره و بارها و بارها، صداش دچار لرزش و ضعف می شه (خب، این زیاد دست خودش نیست بنده خدا). اما ایراد کارش اونجا مشخص می شه که اولاً تمام حرف هاش رو از روی کاغذ می خونه و از اون بدتر اینکه، در چندین جا، جملات رو با لحن و تاکیدگذاری اشتباه می خونه! ظاهراً حتی این زحمت رو به خودش نداده بود که لا اقل یکبار، از روی این متن بخونه و بعد بیاد پشت تریبون
- نظام اسلامی دوباره میاد و میگه ارکستر سمفونیک دانشکده صدا و سیما، می خوان برنامه ای رو "ابتدا به انگلیسی" و بعد، به فارسی، اجرا کنن. بلافاصله صدای لغزش آرشه بر روی سیم های ویولن و چند ساز دیگه بلند می شه و حدود 2-3 دقیقه هم طول می کشه، اما بجز یک سری اصوات ناخوشایند و فالش (که بیشتر شبیه کوک کردن ساز بود!)، چیزی شنیده نمی شه، بعد یه عده ( شاید مثلاً 10-15 نفر بودن) واسه این هنرنمایی، دست می زنن! بعد تازه آهنگ اصلی شروع میشه! یکی از این دانشجوها با یه لهجه نه چندان جالب، ترجمه سه بیت اول شعر "بنی آدم اعضای یکدیگرند" سعدی رو به انگلیسی می خونه و این میشه بخش انگلیسی این آهنگ!! و بعد با یه آهنگ خیلی خیلی ضعیف و سطح پائین، متن فارسی این سه بیت، چندین و چند بار تکرار میشه!! این هم از موسیقی زنده مجلس. حالا اصلاً این شعر چه ربطی به این مراسم داشت، بماند
- خلاصه این فاجعه موسیقی تموم میشه و گروه سن رو ترک می کنن و جناب نظام اسلامی، با افتخار! برای بینندگان و شنوندگان عزیز! اعلام می کنه که هم اکنون، گروهی از عزیزانش! صندلی های گروه موسیقی رو از روی سن جمع می کنن!! دقت کن تورو خدا! حتی یه پرده نداشت این سن، و در حالی که نظام داره پشت تریبون حرف می زنه و کلی آدم ایرانی و خارجی نشستن جلوش (و در مقابل دوربین خبرگزاری های معتبر خارجی)، یه عده عین بز میان رو سن و صندلی ها رو میزارن رو کولشون و میبرن بیرون!! بابا اینا محشرن به خدا
- بالاخره حدودای ساعت پنج، خود احمدی نژاد میاد پشت تریبون که "خبر خوش" رو اعلام کنه. بعد از تکرار حرفای پوپولیستی همیشگی، یک کلمه می گه که ایران از فاز "تحقیقاتی" تولید سوخت، به فاز "صنعتی" رسیده! همین و بس! حالا با کدوم آمار؟ با کدوم ارقام؟ با کدوم اسناد؟ هیچ معلوم نیست! خیلی ها فکر می کردن که امروز می خواد اعلام کنه که مثلاً زنجیره 164 تایی سنتریفیوژها، به زنجیره 3000 تایی گسترش پیدا کرده؛ اما دریغ! حتی این رو هم نگفت! فقط همینجوری میگه به فاز صنعتی رسیدیم
- یه نکته فرعی بامزه هم این بود که در حالی احمدی نژاد این قضیه "صنعتی" رو حدودای ساعت پنج، "اعلام" کرد، که بیشتر از یک ساعت قبلش، آقازاده در اولین جملاتش، به این موضوع اشاره کرده بود: با همین میزان از "دقت و صراحت"
- از نکات بامزه دیگه این مراسم هم این بود که فریدون خان بیگدلی، وقتی آهنگش رو اجرا کرد و خواست بره پائین، نظام اسلامی بهش گفت "نرو پائین"، و بعد به نقل از فریدون گفت که من دست همه دانشمندان جوان هسته ای ایران رو می بوسم
خلاصه اینکه فیلمی بود واسه خودش. جدای از محتوای مراسم (به قول قل مراد:"ها؟!" )، اجراش به شدت زرافه رو یاد نمایش های دبستانی و پیش دبستانی تو مراسم دهه فجر انداخت. دیگه نمی دونم شما "آدم ها" رو یاد چی انداخت
3 comments:
فقط مي شه بهش گفت، ايول بابا تو ديگه كه هستي
خوش باشي زرافه
این تیکه ای که گفتی یه عده مثل بز اومدن صندلی ها رو گذاشتن رو کولشون و بردن باعث شد تقریبا 3 دقیقه ممتد خندیدم!
دست مریزاد زرافه
چاکریم پژوهنده جان! مخلصیم آرام جان!
Post a Comment