Sunday, 11 March 2007

Propaganda

فیلم "بورات" رو دیدین؟ احتمالش کمه که توی ایران، این فیلم رو بصورت کامل دیده باشین؛ اما احتمالا تیزرهاش رو تو کانال های ماهواره ای دیدین. یا تو صفحات اینترنتی. اگه هم احیاناً تا حالا چیزی ازش نشنیدین (که البته بعیده)، کافیه یه سرچ کوچیک تو اینترنت بکنین تا کلی مطلب در موردش پیدا کنین.
تو این فیلم، کمدین بریتانیایی، ساشا بارون کوهن، در نقش یه ژورنالیست قزاقستانی ظاهر شده که از کشور خودش به امریکا سفر می کنه و در طی این سفر، تا جاییکه می تونه، فرهنگ و مردم قزاق رو لجن مال می کنه. فقط به چند مورد کوچیکش اشاره می کنم
  • بورات تا حالا توالت فرنگی ندیده و برای شستن صورت و حتی برای نوشیدن آب، سرش رو تو کاسه توالت فرو می کنه
  • یکی از بزرگترین افتخارات بورات اینه که خواهرش، قهرمان فاحشه های قزاقستانه و حتی در دیدار با اون، در مقام روبوسی یک خواهر و برادر، از هم فرنچ کیس می گیرن
  • بورات تنها کارایی زنان رو سکس می دونه و از حضورشون در اجتماع، رانندگی خانومها و غیره، اظهار تعجب می کنه. اون میگه که از نظر مردم کشورش، دادن اجازه رانندگی به یک زن، همانند دادن اجازه خلبانی به یک میمونه
  • اون یکی ازجالبترین خاطراتش از سفر به امریکا رو نشستن در اتومبیل و در کنار یک مرد دیگه می دونه. در توضیح این موضوع میگه که در کشور من، تنها زمانی دو تا مرد تو ماشین کنار هم می شینن که بخوان به یه نقطه پرت جنگل برن و با هم سکس داشته باشن
و صدها و صدها موضوع توهین آمیز دیگه و همگی هم، به عنوان نمادهایی از فرهنگ مردم قزاقستان
جالب اینکه این فیلم از حداکثر تبلیغات ممکن برخوردار شد، به شدت و در مجامع مختلف مورد تقدیر قرار گرفت و کاندید بسیاری از جوایز معتبر سینمایی هم شد. و تنها قزاقستان و چند کشور دیگه آسیای میانه بودن که مجوز پخش این فیلم رو ندادن
خب، حالا چرا اینها رو اینجا نوشتم؟ اگه پست قبلی رو خونده باشید، می تونید حدس بزنید. آره، یه جورایی مربوط می شه به همون فیلم سیصد و بمب گوگلیش و سایر انواع اعتراضات ایرانی ها از هر گوشه و کنار دنیا - که البته به حق هم هست
اما من خواستم از یک منظر دیگه به قضیه نگاه کنم
ببینید دوستان؛ نقش و اهمیت پروپاگاندا و سمت تاریک قدرت رسانه ها (و به نوعی، تقریباً همون چیزی که تو ایران، به اسم تهاجم فرهنگی معروفه)، برای همه -و لا اقل برای شمایی که اهل اینترنت و وبلاگ و احیاناً ژورنالیسم هستید- کاملاً روشن و بدیهیه. این رو هم به خوبی می دونید و می دونیم که از نظر قدرت رسانه ای، سالهاست که قافیه رو به غرب و رسانه های غربی باختیم. خب، پس حالا تکلیف مون چیه؟ آیا مثلاً در مورد فیلم هایی مثل سیصد باید ساکت بمونیم و به بهانه نداشتن قدرت رسانه ای، دستامون رو به نشونه تسلیم، ببریم بالا؟ مطمئناً نه! برعکس باید تمام تلاشمون رو بکنیم و از کمترین امکانات موجود، به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم تا شاید صدامون رو به گوش دنیا برسونیم. کارهایی مثل پتیشن یا همین بمب های گوگلی.
اما حالا اینا چه ربطی به بورات داشت؟ خیلی روشنه. ببینید، وقتی مسائل مربوط به تاریخ و فرهنگ ایران مطرح میشه (مثل ماجرای خلیج فارس، معرفی دانشمندان ایرانی به عنوان عرب، و حالا این فیلم سیصد)، زود رگ های گردنمون قلنبه می شه و شروع می کنیم به اعتراض و معمولاً هم، مستقیم یا غیر مستقیم، انتظار داریم که بقیه ملت های دنیا هم ازمون پشتیبانی کنن.
اما سئوالی که می خوام مطرح کنم اینه که در موارد مشابه و مربوط به سایر کشورها،‌ ما چیکار کردیم که حالا انتظار داشته باشیم اونا به کمک ما بیان؟ چندتا ایرانی رو سراغ دارید که برای فیلم بورات و در دفاع از فرهنگ قزاق ها، پتیشن درست کرده باشن؟ یا به بمب های گوگلی اون، لینک داده باشن؟ یا اقلاً یه پست تو وبلاگشون در این مورد نوشته باشن؟ خب، پس حالا چطور می تونیم انتظار داشته باشیم که دیگران - مثلاً همین قزاق ها - در این زمینه از ما حمایت کنن؟؟
گرفتین چی شد؟ بحث اصلاً در مورد ایران و قزاقستان نبودا! بحث سر اینه که ما ملت هایی که از نظر قدرت رسانه ای در موضع ضعف هستیم و هر روز به بهانه ها و دلایل مختلف مورد حملات رسانه ها و تبلیغات غربی قرار می گیریم، اگه بیشتر حواسمون رو جمع کنیم و به جای نشون دادن حساسیت در مورد مسائل ملی صرف، کمی به مسائل بین المللی هم حساس باشیم و مثلاً در مقابل توهین به فرهنگ سایر ملل هم حساس باشیم، شاید بتونیم خیلی بهتر صدامون رو به گوش دنیا برسونیم. شاید حتی از این هم بالاتر، یعنی بتونیم کاری کنیم که دیگه کسی جرات نکنه به فرهنگ و تاریخ ملل قدیمی و ریشه دار دنیا توهین کنه.
سخنرانی بود؟ زرر زدم؟ شرمنده! بهر حال نصف شب بیدار شدم و دیدم تا اینو ننویسم، نمی تونم دوباره بخوابم
پ.ن. دیشب "ال کلاسیکو" بود؛ اونوقت من خر، به کلی یادم رفت!! بهرحال، بارسا 3 - رئال مادرید 3

2 comments:

Anonymous said...

خوبه ديگه متوجه شدي كه واسه اين حرفا كجا مناسبه!

Anonymous said...

تکبیر!